در هیاهوی انتخابات :
من نیاید چیزی باشم که تو می خواهی ، من را خودم از خودم ساخته ام .
منی که من از خودم ساخته ام ، آمال من است .
تویی که تو از من می سازی آرزوهایت و کمبودهایت هستند.لیاقت انسان ها کیفیت زندگی را تعیین می کند ، نه آرزوهایشان .
من متعهد نیستم چیزی باشم که تو می خواهی و تو هم می توانی انتخاب کنی که من را می خواهی یا نه ؛ ولی نمی توانی انتخاب کنی که از من چه می خواهی .
می توانی دوستم داشته باشی ، همین گونه که هستم و من هم
می توانی از من متنفر باشی بی هیچ دلیلی و من هم
چرا که هر دو انسانیم .
این جهان مملو از انسان هاست ، پس این جهان می تواند هر لحظه مالک احساسی جدید باشد.
تو نمی توانی برایم به قضاوت بنشینی و حکمی صادر کنی و من هم
قضاوت و صدور حکم بر عهده نیرویی ماورایی خداوندگار است.
دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می ستایند .
حسودان از من متنفرند ، ولی باز می ستایند . دشمنانم کمر به نابودیم بسته اند و همچنان می ستایندم . چرا که :
من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستی خواهم داشت،نه حسودی ونه دشمنی و نه رقیبی .
من قابل ستایشم و تو هم
یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد ، به خاطر بیاوری که :
آن هایی که هر روز می بینی و مراوده میکنی ، همه انسان هستند و دارای خصوصیات یک انسان ، با نقابی متفاوت . اما همگی جایزالخطا.
آشیانه ی عشق...برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 197