علی الرغم اینکه در صدد بوده و هستم تا پنج شنبه و جمعه های خوبی را در دست نقاشی خود داشته باشم ولی بیاد ندارم که
پنج شنبه و جمعه ایی تازه ای برایم به نقاشی ایستاده باشد!!! و یا بهترتر بنمائیم به نقاشی در آمده باشد ...
اما خوب بیاد دارم ، این اواخر ( از پنج شنبه 1 مرداد ماه سال 1394 به بعد ) در خانه و کاشانه ی
« خاطرات کهنه و شعرهای نو » نقاشی های هر چند کوتاه که شاید عنوانی بهتر از
« شعرهای کوتاه نو پنج شنبه » نتوان نامیدش برجای گذاشته باشم ...
( شنبه و یکشنبه ها هم که حال و هوای خودشو داشت ... مانده دوشنبه ها ، سه شنبه ها و چهارشنبه های هرهفته ...)
بگمانم
لذت بخش و قشنگ و زیبا خواهد بود که همه ی آن کامنت های پنج شنبه ها به یادگار
قصه و داستان راستان کوتاه ، حک شده در خانه و کاشانه قفل شده ی افسانه ی به یک
کامنت در پس این پست « یاریم ده tale » در آید . « صلاح کارخیش را خسروان دانند »
ب . ن : مهربان ، سکوت تو سرمایه ی پنج شنبه هایم در آمده است ... پنج شنبه ات فرخنده باد
آشیانه ی عشق...برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 220